کولاژی از ادبیات گلشیری در تئاتر

کارگردان نمایش «فتوحات گلشیری» گفت: ایده اصلی اجرای این نمایش از کولاژ کردن متون و چگونگی ارتباط دو مدیوم تئاتر و ادبیات به وجود آمده است.
کولاژی از ادبیات گلشیری در تئاتر

یوسف باپیری که به تازگی نمایش «فتوحات گلشیری» را در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به صحنه برده است، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره چگونگی اجرای این نمایش که به لحاظ  متن و نیز اجرا تا حدودی نسبت به دیگر آثار نمایشی روی صحنه متفاوت است، بیان کرد: از حدود یک سال گذشته با مجتبی کریمی ـ دراماتورژ ـ در حال بررسی و گفت‌وگو بودیم تا چنین نمایشی را برای اجرا آماده کنیم و ایده آن هم از کولاژ کردن متون و چگونگی ارتباط دو مدیوم تئاتر و ادبیات به ذهن‌مان رسید. در جهانِ معاصر تئاتر در حیطه مطالعات اجرا پژوهش‌ها و تجربیات زیاد و تازه‌ای در حوزه‌های مختلف تولیدِ متن/اجرا برای رهانیدن از سیطره متنِ دراماتیک اتفاق افتاده است. گونه‌ای از این تجربیات در قالب کولاژ کردن و تدوین دیگر متون و یا رویدادهای تاریخی و واقعی به دور از کاراکترپردازی برای تولید یک متن جدید با جهانی متفاوت از جهان شکل‌گیری متون و و رویدادهای اولیه است تا جایی که حتی از منتسب بودن گفت‌وگوها و یا متن‌ها به کاراکتری مشخص هم دوری می‌شود که می‌توان برای نمونه از نویسندگانی مانند «پیتر هانکه»، «هاینر مولر»، «هانس ورنر کروزینگر»، «مارتین کریمپ» «آلفرینده یلینک» و ... نام برد.

او توضیح داد: تئاتر و هنرهای نمایشی هر فرهنگی همواره وامدار ادبیات داستانی همان فرهنگ بوده؛ چراکه ادبیات داستانی همیشه راه‌ها و آزمون‌های تازه‌اش را در «زبان»، «قصه‌گویی»، «تکنیک‌های روایت» و ...  به تئاتر بخشیده و در نوشدن و غنی‌شدن آن کمک کرده است. در سال‌های گذشته بیشتر وام تئاتر ما از ادبیات داستانی در قالب اقتباس از آن بوده و البته همین کار هم به اندازه کافی صورت نگرفته است. اما در سایه تجربیات جدید جهانی در حوزه تئاتر امروز ما می‌دانیم که تنها راه رجوع به ادبیات داستانی اقتباس نیست و راه‌های دیگری گشوده شده است. یکی از این راه‌ها کولاژ کردن است. در این راستا آثار مختلفی از ادبیات معاصر داستانی ایران را به ویژه آن‌هایی که در تئاتر کمتر دیده شده‌اند،  خوانش کردیم. اما نکته مهم در این فرآیند انتخاب متون و یا نویسندگان مورد رجوع است. متون و نویسندگان مورد رجوع می‌بایست دارای ویژگی‌هایی باشند که امکان لازم را جهت این نوع از خوانش در اختیار قرار دهند. در میان نویسندگان مطرح ادبیات داستانی معاصر فارسی «هوشنگ گلشیری» دارای ویژگی‌های خاصی است که ما را بر آن داشته تا آثار او و جهان او را دستمایه خوانشی این‌چنینی قرار دهیم.

دیگران چه می خوانند:

کارگردان نمایش‌های «کامنت» و «مرگ هوتن» با بیان اینکه هوشنگ گلشیری جدا از نوآوری‌های داستانی‌اش در فرم، تکنیک، روایت، زبان و ... به لحاظ شخصی هم یکی از چهره‌های شاخص و برجسته در ادبیات داستانی معاصر ایران است، افزود: متاسفانه این نویسنده با وجود اهمیتی که داشته و دارد هم از نظر حاکمیتی چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن و هم فضای داستان‌نویسی در نوعی محاق به سر برده و مجموعه داستان‌های کوتاهش هم پس از گذشت سال‌ها چاپ شده است، در حالی که آثار زیاد دیگری هم دارد که یا تجدید چاپ نمی‌شوند و یا منتشر نشده‌اند و  بیشتر او را با «شازده احتجاب» می‌شناسند؛ اما با توجه به ویژگی‌های داستان‌های کوتاه هوشنگ گلشیری و جهان وسیعی که در رمان‌ها و نقدهای او وجود دارد، ۱۲ اثر از داستان‌های کوتاه او انتخاب شد که هم بیشتر به آن‌ها علاقه داشتیم و هم به لحاظ موضوعی و فرمی با هم تفاوت‌هایی داشتند تا در منطق کولاژی ما جای بگیرند.

باپیری ادامه داد: البته به پیشنهاد باربد گلشیری (پسر هوشنگ گلشیری) از واژه معرق که خود گلشیری هم استفاده کرده به جای کولاژ برای معرفی کار بهره بردیم.

او با اشاره به اینکه کولاژ، ایده‌ای است که از جهان هنرهای تجسمی به جهان نمایشی وارد شده و کاربرد وسیعی پیدا کرده است، گفت: در کولاژ نتیجه را مشخص نمی‌کنیم  بلکه متریال آن را تعیین می‌کنیم و براساس ایده و یا تصویری کلی به دنبال شکل دادن به متریال‌ها - در اینجا متن‌ها - خواهیم بود تا بتواند منطق اجرایی خود را پیدا کند. در این نمایش هم بنا به فضا و مدل اجرایی، متن‌ها بارها جابه‌جا شدند تا منطق اجرایی شکل بگیرد و همه اینها در فرآیند تمرین حاصل شد. طبیعی است در این فرایند تکیه بر خوانش داستان و شنیدن روایت‌ها داستانی مختلف نیست.

به گفته او، منطق این معرق‌کاری نسبت مشخصی با ادبیات ایران و نیز جهان زیسته امروز ما دارد، ضمن اینکه گلشیری از منطق روایتی که در قرآن هست هم در آثار خود استفاده کرده و این گروه اجرایی براساس ویژگی‌های فرمی داستان‌های گلشیری از جمله رمان «کریستین و کید»  کار خود را پیش برده است.

 باپیری در پاسخ به اینکه با توجه به گنگ بودن بخشی از داستانی که روایت می‌شود و نیز برخی اشاراتی که به وضوح به زندگی گلشیری برمی‌گردد، آیا تلاش بر این بوده که به زندگی این نویسنده اشاره شود؟ تاکید کرد: پرداختن به زندگی گلشیری هدفمان نبوده ولی ما در طول تمرینات ناخودآگاه با زندگی نویسنده هم آشنا می‌شویم و بر روی ما تاثیر می‌گذارد. با این حال سعی کردیم از این موضوع فاصله بگیریم و فقط به جهان داستان‌ها بپردازیم.

او اضافه کرد: در جزئیات عوامل اجرایی نمایش فقط به دراماتورژ اشاره شده و انگار نویسنده وجود ندارد، چون تمام دیالوگ‌ها و روایات که از زبان بازیگران شنیده می‌شود همان چیزی است که در داستان‌ها گفته شده و شاید در مجموع بیشتر از 10 واژه نباشد که به گروه اجرایی تعلق داشت. البته این نکته هم قابل توجه است که خود آقای گلشیری به تناوب در داستان‌هایش نوع خاصی از زبان را استفاده کرده و اصولاً ساختار دستوری یک جمله را در برخی آثارش به هم می‌زند.

او در پایان درباره دکور نمایش «فتوحات گلشیری» که در بعضی لحظات مانع از دیده شدن بازیگران می‌شود، هم گفت: این که بازیگران همه‌جا دیده شوند برای ما اولویت نبود و اگر در مضیقه زمانی نبودم میزان تودرتویی دکور را بیشتر هم می‌کردم، با این حال برای من اجرا در این شرایط نعمتی بود که فراهم شد و بابت آن از مدیریت تئاتر شهر (پیمان شریعتی) بسیار تشکر می‌کنم، چون این روزها سالنی که فقط یک اجرا در آن باشد کمیاب و یا نایاب است و ما با خیال راحت و بدون هیچ مشکلی برای جابه‌جایی دکور  و فشار اجرا رفتن، نمایش را آماده کردیم.

انتهای پیام

منبع : خبرگزاری ایسنا

کولاژی از ادبیات گلشیری در تئاتر

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟